برگرد خونه زودتر لعنتی

ساخت وبلاگ

دل دردی صبح گرفتم که مرگ بهتر بود. معده و روده و ما بقیه وسایل درون شکمم توی هم انگار داشت گره می خورد. و نفسم نمی شد بکشم.

هنوزم عضلات شکمم درد می کنه و حنان نیست که به سرش غر بزنم و بزنم و بزنم و صبور و مهربون و تخمی گوش کنه به حرفام و آخرشم سرش یه غر دیگه بزنم که تو اصلا متوجه نیستی من چه دردی کشیدم که داری عین چی نگام می کنی؟!!!! اونم باز مهربون بمونه.

 

ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 137 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 21:33