فکرت منو پیرم کرد...

عصر جمعه اس و من دارم آهنگ علیرضا روزگار رو گوش میکنم...

باید یکی دستامو ببنده تا نرم سراغ آهنگ جمعه ی چاوشی:)

تو ترک چاوشی ام...نمیتونم گوش کنم..برام خوب نیست!

همزمان تو ترکِ گوشی ام هستم که این یکی خیلی خیلی سخت تره!

اصلا یه ضعف خاصی تو تمام بدنم دارم:// حس میکنم تمام استخونام نرم شده.

واقعا دارم ترک میکنماااا=) مسخره نکنین:( سخته

درسای شنبه تموم شده.باید ریاضی رو بخونم و بعدش برم خونه ی مامان بزرگم://

از من آدمِ درسخون درنمیاد.حالا ببین کی گفتم!

میخوام بشینم دوروز متوالی به حال دوتا کاکتوسای قشنگم که جلو پرپر شدن گریه کنم:(

واقعا دلم براشون میسوزه:(( کاش دوباره رشد کنن:( من بهشون وابسته شدم...

ابنجوری نکن با من...تو که میدونی من چقد دوست دارم

بنظرتون نرگس هنوز زنده اس؟:| عای نرگس اگه زنده ای بیا یه دونه از اینا "=|" بزار برو...

دلتنگم...دلتنگ روزای خوبی که یه مدته دیگه ندیدمش..:)

چاوشی ام میخوند دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست...

نه:/ نه:/ باید پوشه اش رو پاک کنم...

از ریاضی متنفرم...عصر جمعه به این دلگیری.

لامصب انقد ریاضی گاب رو پشت گوش میندازم همیشه میمونه برای همچین وقتی

دلم فیتیله میخواد:) چقدر ظهرای جمعه میچسبید...

پاشم برم ببینم ریاضی چی میگه.

این پست قروقاطی رو از یک معتاد درحال ترک بپذیرید:)