جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد!

ساخت وبلاگ

روز عیدی دلم گرفته

صبح رفتم دوش آب سرد گرفتم بشینم درس بخونم بعدش!

انقدر خسته بودم گرفتم خوابیدم تا ظهر:/

الانم چاوشی داره میخونه:دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست!

من قرار بود درسای فردا بخونم که فردا بازی پرسپولیس رو با خیال راحت ببینم:( گــآب

گفتم پرسپولیس.هرشب دارم خواب استادیوم میبینم

دیشب خواب میدیدم با زهرا و دایی

رفته بودیم استادیوم!! انقدر استرس داشتم یوخ نفهمن من دخترم!

اصلنم گریم نکرده بودیم! فقط کلاه پرسپولیس گذاشته بودیم سرمون

پرچم پرسپولیسم پیچیده بودیم دورمون:)دست زهرا رو سفت گرفته بودم بهش گفتم عادی باش:)

ولی داشتم از ترس میمردم یهو از من چیزی نپرسن لعنت به این صدای بی نهایت نازک:/

بعد همینطوری تند تند بازرسیمون کردن ولی نفهمیدن:)

اون لحظه از ذوق میخواستم جیغ بزنم! قر بدم...

به همه بگم من بلاخره تونستم بازی پرسپولیس رو از نردیک ببینم:)

ولی نگاهم که به استادیوم افتاد انقدر گریه کردم و زار زدم که بیدار شدم

آخه لعنتی گریه کردنت برای چیِ؟؟:(همش تقصیر داییِ:( منو هوایی کرد

هرشب دارم به این فکر میکنم چندسال دیگه میتونم برم استادیوم:/

تازه با زهرا پروفایلمون رو گذاشتیم جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد #پرسپولیس!

وگرنه من از وقتی حرف زدن یاد گرفتم پرسپولیسی بودم

هیچ وقت به سرم هوای استادیوم رفتن نزده بود

ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 15 ارديبهشت 1398 ساعت: 3:28