هرچند غذا درست کردن شده یه نوع ارامش. اما خسته بودم

ساخت وبلاگ

بهش گفتم الان فقط دلم میخواد برم پیش دریا. نمی دونمم چرا؟

گفتم الان این موقع شب ناراحت میشه لابد. یه کم نگاه کرد گفت باشه. برو.

حالا حاضر شدم این راه نمیبره که ما بریم. منم رفتم سراغ کشوم ببینم قرصم هست. برش دارم. بعد این خواب های احمقانه این میگرن دست می ندازه گردنم.

باید بهتون بگم امروز روز بی غذا درست کردنی بود. این خوشحالم میکنه.

ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 140 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 1:52