لبم یه همچین صاحب داغونی داره. بیچاره لبم.

ساخت وبلاگ
پدر لبم دراومده. از بس نفس کشیدم و پوست و پوست شده و میسوزه و صاحبشم از این ادم های بی حوصله ایه که میگه گور بابات من که حال ندارم بهت کرم و از این روغنای مخصوص لب و این زهرماری ها بزنم.

انقدر پوست پوست شو و بسوز تا مثل یک سگ بمیری.

ها! عامو......
ما را در سایت ها! عامو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 3:44