کلی کتاب نخوونده دارم و باید عرض کنم که اوه! کلی کار نکرده هم دارم. هفته ی دیگه یه مهمون خارجی (نه به معنای اون ور آبی، به معنای باکلاس و باز هم نه به معنای خود باکلاس. به معنای خوب و خاص) دارم که کادو هم میخوام تقدیمش کنم.
چی؟!
اگه گفتین....
خلاصه که اصلا کلی کار دارم که باید انجام بدم و حالش هم ندارم. دلم میخواد به عشق و کیف (که یکیش کتاب خووندن و یکی دیگه اش روضه رفتنه) برسم. خب اره. یجوریی شبیه تنبلیه. اما. نخیرم. دردان تر از آنی هستم که بخوام تنبلی کنم. فقط خسته مانندم و تنهام. همین.
*دلبر خنگه منه دیگه
ها! عامو......برچسب : نویسنده : cairdo بازدید : 159